عشق چیست و چرا عاشق میشوم؟
شاید شما هم عشق و علاقه به شخص خاصی را تجربه کرده باشید. در این شرایط هربار که اسم او را میشنوید یا آن شخص صدایتان میزند، قلبتان بهتپش میافتد و زمانیکه نزدیک شماست، دستتان عرق میکند. شاید فکر کنید که در تمام دنیا فقط همین شخص وجود دارد، اما از کجا بفهمید که واقعا عاشق شده اید؟ از کجا بفهمید این یک حس واقعی است یا خیر؟ در این مطلب میخواهیم توضیح بدهیم عشق چیست و چه راههایی برای تشخیص عشق واقعی وجود دارد.
بررسی کلمه عشق
عشق .از عشقه گرفته شده و آن گیاهی بدون ریشه است به نام لبلاب، چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند. عشق صوری درخت جسم صاحبش را، خُشک و زردرو میکند، اما عشق معنوی بیخ درخت هستی عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند. عشق را در لغت می توان افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کردهاند
مطالعه نشان دادهاست که هنگام احساس علاقه زیاد و عشق تغییر و تحولات چشمگیری در بدن اتفاق میافتد و بدن واکنشهای متفاوتی را از خود نشان میدهد. در گذشته تصور میشد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد؛ ولی عربی و عبری هر دو از خانوادهٔ زبانهای سامیاند، و واژههای ریشهدار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنیهای یکسان دارند؛ و عجیب است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژهای که در عبری برای عشق به کار میرود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانوادهاست؛ ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از (iška)اوستایی به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه میگیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی (iš)به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جستجو کردن» پیوند دارد.
همچنین، به گواهی بهرام فرهوشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توانگری است. خود واژههای اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهٔ هندی و اروپایی (زبان آریائیان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن میآید که شکل آن aisskā به چم خواست، گرایش و جستجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفتههایی از واژهٔ هندی و اروپایی نخستین ais بازماندهاست
فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به کار بردن واژههای عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری میکند ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به کار میبرد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی میدهد که واژهٔ دیگری را جایگزین عشق کند، واژهٔ حُب را به کار نمیبرد.
در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلداده یا عاشق و به کسی که مورد احساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر، دلربا یا معشوق میگویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، درباهٔ عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختیهای عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی اوقات، این کلمه دربارهٔ عشق انسان به خدا نیز آمدهاست که در مقوله عرفان و مذهب میگنجد
(nis Neder)، نویسندهی کتاب «در دنیای زنان یک مرد باش» (Being a Man in a Woman’s World)، میگوید: «عشق سه مرحله دارد: مرحلهی شیفتگی، مرحلهی پیوند و مرحلهی آشنایی. با شناخت این سه مرحله میفهمید که آیا عشق شما واقعی است یا نه».
اگر دچار افسردگی هستند مطالعه کنید
بهگفتهی دکتر ندر، مرحلهی شیدایی زمانی است که شما نمیتوانید برای بودن با او منتظر بمانید. این مرحلهی رمانتیک و خیالی عشق است. درواقع این همان مرحلهای است که مردم از آن بهعنوان عشق واقعی یاد میکنند، اما این مرحله بعد از مدتزمان کوتاهی از بین میرود.
مرحله دوم مرحلهی پیوند است. در طول این مرحله سعی میکنید که فرد مقابل را بشناسید و تمام برنامههای مختلف زندگیتان را براساس او تنظیم میکنید. اگر این مرحله را ادامه دهید بهتدریج وارد مرحلهی سوم میشوید که به آن مرحلهی آشنایی میگویند.
در مرحلهی آشنایی برنامههایی را ترتیب میدهید که فرد مقابل در آن حضور دارد و درنهایت باهم ازدواج میکنید. شما کمکم متوجه میشوید که فرد مقابلتان درمورد موضوعات مختلف چه احساسی دارد و از چه چیزهایی لذت میبرد. همچنین همزمان دوباره روی زندگی شخصی خودتان، مسیرها و اهدافتان تمرکز میکنید. براساس باور متخصصان «عشق واقعی» از اینجا شروع میشود.
عشق از نظر بیولوژی
فردی ممکن است روابط جنسی با شریکش داشته باشد و یک کشش قوی نسبت به او احساس کند. اما این کشش عشق نیست بلکه نتیجه ترشحات هورمون های جنسی در بدن اوست. در موارد زیادی یکی یا هر دو طرف در یافتن عشق ثابت و با دوام اشتباه می کنند. بی شک می دانیم که چنین اشتباهاتی چه بهای گزافی دارد. در مقاله ای در سربرم، یک مغزشناس به نام دانافرم سه سیستم مرتبط با همسر، تولیدمثل و والدین را توضیح می دهد. این سیستمها شهوت، کشش و وابستگی نامیده شده است.
شهوت: راهی غریزی است که آنقدر مرد و زن تحریک می کند. تا عمل جنسی بین آنها انجام شود.
کشش: این سیستم دو شریک را بطور شهوت آمیزی متمرکز می کند تا تلقیح انجام گیرد. فیشر متوجه شد فرضیه سیستم کشش بعنوان راهی فردی است تا بهترین شریک را انتخاب و این تمرکز را ادامه دهد. افراد که فکر می کردند بطور ژنتیکی برترند ، و هنوز هم هستند، می توانند شریک زناشویی مطلوبی باشند.
وابستگی: این روش عاطفی (اصطلاح «عشق مهربان») بوجود آمده است تا زاد و ولد و حیات نسل ضمانت شود. منظور اصلی از افزایش سطح هورمونهای واسوپرسین و اکسی توسین حفظ زندگی مشترک والدین است، حداقل تا زمانی که فرزند توانایی مراقبت از خود را داشته باشد.
عاشق شدن، دوست داشتن نیست.
بسیاری از مردم با کشش و جذبه به همدیگر مواجه شدند اما از آن به بعد شادتر زندگی نمی کنند چرا؟ چون بیشتر آنها کشش را با معنی عشق اشتباه گرفتند.
وقتی کسی را دوست دارید ارزش زیادی برای آن شخص قائلید چون انتخابی کرده اید و برای افزایش این علاقه و عشق راههایی را پیشنهاد می کنید. همچنین آسایش و پیشرفت را در بالاترین الویت انتخاب دوست و عشقتان قرار می دهید. زمانی که عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می کنید.
در هر عشقی سه عامل «صمیمیت»، «جذابیت و هیجان» و «تعهد» نقش اساسی و محوری در زندگی مشترک بازی می کنند به طوری که فقدان یک یا دو عامل باعث می شود کهعشق واقعی بین زن و شوهر برقرار نشده و تدوام پیدا نکند. حال ببینیم که سه عامل ذکر شده در انواععشق ها چگونه ظاهر شده و چه نقشی را به عهده دارند:
*عشق رومانتیک:
درعشق های رومانتیک، صمیمیت و جذابیت بین زن و مرد وجود دارد اما دو طرف نسبت به هم تعهدی ندارند.
*عشق افلاطونی:
در چنین عشق هایی صمیمیت و تعهد وجود دارد ولی از جذابیت و میل جنسی، اثر کم تری دیده می شود.
*عشق ظاهری:
درعشق های ظاهری، پختگی لازم برای ایجاد روابط مؤثر بین دو طرف وجود ندارد. طرفین ممکن است تظاهر بهعشق و دلدادگی کنند، در حال که از صمیمیت عمیق و تعهد واقعی خبری نیست.
*عشق پوچ:
درعشق های پوچ، از صمیمیت و جذابیت واقعی خبری نیست و هر دو زوج یا یکی از آنان، به شدت نسبت به دیگری احساس مالکیت کرده و سعی می کند همسرش را تحت نفوذ خود قرار دهد و با کنترل، اعمال زور و فشار، تعصب ورزی، سلب آزادی و اختیار همسر، عملاً اعتماد به نفس او را به حداقل می رساند. کسی که این نوع تفکر را دارد، فرد سالمی نبوده و بیمار به حساب می آید.
*عشق یک طرفه:
همان طور که از اسمش معلوم است، یکی از طرفین از مهر و محبت دیگری، یا خبر ندارد و یا پذیرایعشق او نیست. این چنینعشق هایی به هیچ جا نمی رسد چراکه عاشق به صورت مجازی، معشوق را مخاطب ذهنی خود قرار می دهد، با او حرف می زند، به جای او فکر کرده و تصمیم گیری می کند. این نوععشق ها محکوم به شکست هستند.
برای دریافت مشاوره پیش ازدواج و زناشویی با کلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.
*عشق دروغین:
در این نوع عشق، از تعهد و صمیمیت واقعی خبری نیست. یکی از طرفین به خاطر زیبایی، پول، شهرت یا موقعیت اجتماعی طرف دیگر، جذب او شده و بهعشق و دلدادگی تظاهر می کند. این نوععشق ها عاقبت به خیر نمی شوند.
*عشق لحظه ای:
جذابیت و هیجان در اینعشق ها نقش اصلی را به عهده دارد و از دو عامل دیگر، اثری دیده نمی شود. این نوععشق ها کوتاه مدت و کم دوام بوده و بی حاصل هستند.
*عشق ابلهانه:
به طوری که از اسمش بر می آید، هیچ تناسبی بین ویژگی های طرفین وجود ندارد؛ درست مثل این که چوپانی عاشق دختر پادشاه شود! ممکن است جذابیت ظاهری یا معروفیت و قدرت، اساس این نوععشق ها را تشکیل دهد.
* شیفتگی یاعشق کاذب:
بسیاری از افراد، شیفتگی را باعشق واقعی اشتباه می گیرند. در این نوع رابطه، یکی از طرفین تمام زیبایی ها، خوبی ها و نیکی ها را در فرد مورد علاقه ی خود می بیند وعیب و نقص و حتی ناهنجارهای دیگری را یا نمی بیند و یا به آن ها اهمیت نمی دهد. درعشق های کاذب، یکی یا هر دو طرف نسبت به هم، وابستگی شدید پیدا می کنند. این نوع رابطه، دوام زیادی نخواهد داشت.
*عشق واقعی:
درعشق های واقعی سه عامل «صمیمیت»، «جذابیت و هیجان» و «تعهد» بر روابط زوج ها حاکم است. عشق واقعی سرشار از شور، نشاط و رضایت است.عشق واقعی از درون می جوشد. قبول مسؤولیت، خواهان رشد و تعالی، احترام به استقلال، آزادی، رفاه و شادی، به نیازهای هم توجه کردن، در سختی ها ونا امیدی ها در کنار هم بودن و باقی ماندن، ابراز صمیمیت، وفاداری و حمایت بدون قید و شرط و از حضور هم لذت بردن و از غیبت دیگری احساس بدی نداشتن، هم بستگی، نه وابستگی و… از علائم دیگر عشق واقعی به شمار می رود.
عشق ورزیدن همانند دیگر مهارت ها، آموختنی و یادگرفتنی است. افرادی کهعشق ورزی را به خوبی یاد نگیرند، آن را گدایی خواهند کرد!
برای دریافت مشاوره پیش ازدواج و زناشویی با کلینیک روانشناختی رسش با شماره۸۸۹۷۰۴۹۴-۰۲۱تماس بگیرید.
عشق از نظر بیولوژی
فردی ممکن است روابط جنسی با شریکش داشته باشد و یک کشش قوی نسبت به او احساس کند. اما این کشش عشق نیست بلکه نتیجه ترشحات هورمون های جنسی در بدن اوست. در موارد زیادی یکی یا هر دو طرف در یافتن عشق ثابت و با دوام اشتباه می کنند. بی شک می دانیم که چنین اشتباهاتی چه بهای گزافی دارد. در مقاله ای در سربرم، یک مغزشناس به نام دانافرم سه سیستم مرتبط با همسر، تولیدمثل و والدین را توضیح می دهد. این سیستمها شهوت، کشش و وابستگی نامیده شده است.
شهوت: راهی غریزی است که آنقدر مرد و زن تحریک می کند. تا عمل جنسی بین آنها انجام شود.
کشش: این سیستم دو شریک را بطور شهوت آمیزی متمرکز می کند تا تلقیح انجام گیرد. فیشر متوجه شد فرضیه سیستم کشش بعنوان راهی فردی است تا بهترین شریک را انتخاب و این تمرکز را ادامه دهد. افراد که فکر می کردند بطور ژنتیکی برترند ، و هنوز هم هستند، می توانند شریک زناشویی مطلوبی باشند.
وابستگی: این روش عاطفی (اصطلاح «عشق مهربان») بوجود آمده است تا زاد و ولد و حیات نسل ضمانت شود. منظور اصلی از افزایش سطح هورمونهای واسوپرسین و اکسی توسین حفظ زندگی مشترک والدین است، حداقل تا زمانی که فرزند توانایی مراقبت از خود را داشته باشد.
عاشق شدن، دوست داشتن نیست.
بسیاری از مردم با کشش و جذبه به همدیگر مواجه شدند اما از آن به بعد شادتر زندگی نمی کنند چرا؟ چون بیشتر آنها کشش را با معنی عشق اشتباه گرفتند.
وقتی کسی را دوست دارید ارزش زیادی برای آن شخص قائلید چون انتخابی کرده اید و برای افزایش این علاقه و عشق راههایی را پیشنهاد می کنید. همچنین آسایش و پیشرفت را در بالاترین الویت انتخاب دوست و عشقتان قرار می دهید. زمانی که عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می کنید
زمانی که عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می کنید
چراما به عشق نیاز داریم
از لحظه ای که متولد شده ایم و حتی قبل از آن، طبیعت برای ما زمینه عشق ورزی مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غیر ممکن بنظر می رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمایت و پرورش کودک است. ارتباط ما با «مادر» اولین درک ما از عشق است. همانطور که در جریان زندگی پیشرفت می کنیم یاد می گیریم که عشق به معنی حفظ و مراقبت از آسایش خودمان ۹ روش برای تشخیص عشق واقعی وجود دارد.
9روش برای تشخیص عشق واقعی وجود دارد
۱. احساس خوبی دارید
یک رابطهی خوب، یک احساس خوب را برایتان به ارمغان میآورد.
۲. دوست دارید که زمانتان را با شریکتان سپری کنید
نیازی ندارید که با دیگران باشید یا برای دوری از یکدیگر دنبال بهانه نمیگردید. شما از تمام لحظههایی که باهم هستید لذت میبرید. حتی اگر ساکت باشید.
۳. به شریکتان احترام میگذارید
از شنیدن دربارهی شریکتان به خود میبالید و چیزهایی شبیه به این میگویید: «همسر من در خوانندگی و ترانهسرایی بینظیر است». اگر متوجه شدید که مدام دارید دربارهی خودتان حرف میزنید، شما به همسر یا روابطتان توجه نکردهای
حتما بخوانید:درازدواج خود احتیاط کنید